هوراااااااا سااااااااااایدااااااااااا رااااااااااااااه میره
چقد منتظر این لحظه بودم که دختر کوچولوی من
رو دوتا پای کوچولوش بایسته و تنهایی راه بره
هر نی نی و که میدیم راه میره و بازی میکنه
بهش خیره میشدم و با خودم میگفتم میشه که شیرین منم راه بره
دستاتو جلو میگیری و تند تند راه میری
چقدر بزرگ شدی مامانی...
دلم میخواد ساعت ها بشینم و راه رفتنت رو تماشا کنم
دلم میخواد با صدای بلند به همه بگم که دخترم اون فرشته کوچولوی ما
دیگه بزرگ شده و راه میره.
امشب منو بابایی کلی راه رفتنت و نیگاه کردیم
عزیز دلم شیرینکم خیلی دوست داریم
تویی که تمام زندگی ماهستی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی