سایداسایدا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

سایدونه یه دونه

رنگ آسمان

1392/2/4 15:08
نویسنده : مامان
325 بازدید
اشتراک گذاری

 

چشم به چشمان آسمان دوخته بودم...

ولی مرا گم می کرد...

در میان خلوت چشمانی بسیار که خیره اش شده بودند...

آنــــقدر که ناگــهـان دلتنگی سراغش آمد...

و بغضش همه جا را نمناکـــ کرد...

بی صدا و آرام ....

همانند  چشمان من که وقتی بغضش می گیرد به آرامی دلم را سیراب می کند...

می شوید... پاکــــ می کند ...

و چه حالی پیدا می کند آســــمان بعد از این همه دلتنگی ...

خداوند به او مداد رنگـــی هایش را می دهد تا یکبار دیگر رنگین کمان را نقاشی کند ...

و چه حالی دارم من ...

که کودکانه از زیر رنگین کمان آســـمان می دوم تا آرزویـــم برآورده شود ...

کــــاش من هم حال تو را داشتـــــم ....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مهسا مامان نورا
4 اردیبهشت 92 17:46
وای دلم تنگید مامانی
ستایش
9 اردیبهشت 92 9:21
شعر با تمام دل تنگی همیشه حال دلمان را خوب میکند...