این روزای سایدا 2

خانوم کوچولوی ما یه چند دقیقه ای هس که لالا کرد

چند وقته دختری خیلی شیطون  و بد خواب شده

شبا صبح میخوابه صبحا ظهر، ظهرها هم عصر،گرفتین مطلبو  

 خستگی و کم خوابی چیکارا که نمیکنه

سایدا خانوم امشب و لطف کردن یه نمه زودتر خوابیدن

جیگر مامان تازگیا یاد گرفتی وقتی ذوق میکنی مماختو جمع میکنی و میخندی وای اینقد خوشمل میشی که نگو

چنگ زدنت هم خیلییییییییییی حرفه ای شده تازه زخمی های زیادی داشته

دیگه راحت با کمک گرفتن از در و مبلو ودیوار راه میری

به شدت لوس شدی و همش آویزون منی

ومیدونی که من تحمل گریه کردنتو ندارم هر چی بخوای ،واسه بدست آوردنش  الکی گریه میکنی

ساعت 2 شب به بعد تازه یادت میفته هنوز باید بازی کنی

به شدت به بیرون رفتن و کالسکه سواری علاقه داری

سه سوته از تو حال میپری تو آشپزخونه و آویزون کابینتا میشی

دیگه مخم هنگ کرده

منم برم لالا