گوش و گوشواره
امروز من و بابایی تصمیم گرفتیم که سایدا خانوم و خوشتیپ ترش کنیم
و گوشای خوشگلشو سوراخ کنیم
چقد ترسیده بودیم، بعد از کلی دعا کردن و صدقه گذاشتن راهی شدیم ولی من همش استرس داشتم، تصمیم گرفتم اول خودم دردش و بکشم ،
به بابایی گفتم که اگه دردش زیاد بود هر وقت بزرگ شد و خودش خواست گوشا شو سوراخ می کنیم (البته ناگفته نمونه خودمم بدم نمی ومد گوشام دو تا سوراخ داشته باشه)
خلاصه بعد یه گریه ی کوچولو سایدا خانوم دو تا گوشواره آبی الکی تو گوشای کوچولوش داشت.
قربون سایدا و گوشاشو گوشواره هاش برم من.
دیگه گوشواره الکی تو گوشاش نیست.
دیدن چقد خوشتیپ شده !!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی